آســمـــــونِ کـریـــمـهـــ

پایگاه فرهنگی در نبرد سایبری

آســمـــــونِ کـریـــمـهـــ

پایگاه فرهنگی در نبرد سایبری

آســمـــــونِ کـریـــمـهـــ

شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.
امام خامنه ای

آخرین نظرات
پیوندها

به دنبال اعلام نتایج تایید صلاحیت های نامزدهای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری خانم زهرا مصطفوی فرزند حضرت امام خمینی(ره) طی نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری اعتراضاتی را در خصوص رد صلاحیت آقای هاشمی بیان داشته اند.

متن ذیل پاسخی به نامه دیروز ایشان به مقام معظم رهبری می باشد که در ادامه می آید.

نخست؛ اینکه چرا دیگران میتوانند به درخواست شما ورود کرده و پاسخ شما را بدهند به دلایل زیر است:

1) شخصی غیر از شما(آقای هاشمی) از نهاد قانونی نامربوط به شما (شورای نگهبان) درخواستی بلاارتباط به شما (درخواست بررسی شرایط صلاحیت کاندیداتوری ریاست جمهوری) را کرده است لکن شما به خود اجازه داده اید که روی اختیارات قانونی شورای نگهبان تعریض بزنید. بنابراین دیگران هم حق دارند روی نظرات شما در نامه ای که خطاب به رهبری معظم نوشته اید تعریض بزنند.

2) شما نامه تان به حضرت آقا را خصوصی ننوشته اید بلکه در محضر علن و آشکار ایشان را خطاب قرار داده اید لذا دو حدس از این رفتار سرکارعالی مستفاد می گردد

3) اول: خواسته اید تا عموم مردم باخبر باشند که شما چنین درخواستی از ولایت امر کرده اید فلذا رد درخواست شما از سوی ایشان با مشکل مواجه شود.

دوم: خواسته اید به مردم القاء کنید که عدم موفقیت هاشمی در عبور از فیلتر شورای نگهبان به نوعی خواست رهبری بوده است.

اگر حدس های دوگانه بالا درست باشد باید گفت :

منظور اول شما غیر منصفانه و غیر اخلاقی است

منظور دوم شما یک توهم و بهتان بیش نیست

متاسفانه شما خواهر محترم با این متن نشان داده اید که نه به جهت دلسوزی نظام و انقلاب بلکه باقلم خود وارد میدان شده و برای آقای هاشمی کارگری می کنید.

اما بعد:

خانم مصطفوی، در دست نوشته شما چند نکته ویژه دیده می شود که سعی می شود تا یک به یک مورد نقد و پاسخ قرار گیرد:

الف) نوشته اید:

همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم و همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کرده ام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند. خوشبختانه و به حق حضرتعالی مورد رأی خبرگان قرار گرفتید ، لذا لزومی نمیدیدم تا ذکری در این مورد از ایشان به میان آورم.

نقد و پاسخ :

آیا شما آنروز از حضرت امام(ره) عبارت «تایید صلاحیت» را شنیدید؟ یا خودتان مضمون فرمایش حضرت امام را که ناظر بر «حال آنروز» آقای هاشمی بوده است مصادره به مطلوب نموده و به «تایید صلاحیت» تبدیل می کنید؟

آیا شما که فرزند امام بزرگوار هستید،

خبر ندارید که امام(ره) فرمودند: «ملاک حال فعلی افراد است»؟

خبر ندارید که امام (ره) فرمودند: «هر کس رای شورای نگهبان را نپذیرد مفسد فی الارض است»؟

خبر ندارید که امام (ره) فرمودند: « شوراى نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوه قضاییه حدودش چى است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شده است. نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنى قانون را قبول ندارى! قانون ترا قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسى پذیرفت، که ما شوراى نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانى قبول نداشته باشى ... مردمى که به قانون اساسى رأى دادند منتظرند که قانون اساسى اجرا بشود؛ نه هر کس از هر جا صبح بلند می‌شود بگوید من شوراى نگهبان را قبول ندارم‏ نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، و لو بر خلاف رأى شما باشد. باید بپذیرید، براى اینکه میزان اکثریت است ... من هم ممکن است با بسیارى از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم. لکن وقتى قانون شد خوب، ما هم می‌پذیریم»

ب)نوشته اید:

اما متاسفانه امروز که می بینم شورای نگهبان دست به رد صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری زده است.

نقد و پاسخ :

خانم مصطفوی، مدرک دکترای شما در هر رشته ای که باشد برای قائل شدن فرق میان «ردصلاحیت» و «عدم احراز صلاحیت» کافیست. شما با تکیه بر کدام سندو مدرک ادعا می کنید که آقای هاشمی ردصلاحیت شده اند؟ آیا این فرمایش شما قابلیت پیگیری قانونی از سوی شورای محترم نگهبان را ندارد؟ آیا شورای نگهبان به شما و یا هر نهاد قانونی دیگری رسما اعلام وابلاغ کرده است که آقای هاشمی «رد صلاحیت » شده است؟ به فرض که چنین بوده باشد آیا اعلام عمومی این موضوع از سوی شما، پیش از اینکه مبادی قانونی و ذی صلاح چیزی اعلام کنند مصداق قانون شکنی نیست؟

ج )نوشته اید:

خواهرانه تذکر می دهم که این کار هیچ معنایی جز فاصله انداختن بین دو یار امام و بی توجهی به شوق و اقبالی که مردم کوچه و خیابان به نظام و انتخابات پیدا کرده است ندارد.

نقد و پاسخ:

بگذریم از اینکه شما با تکیه بر احترامی که حضرت آقا برای بیت محترم امام راحل قائلند به خود اجازه می دهید تا در محضر عام به ساحت ولایت «تذکر» دهید سخن شما خواهر گرامی با آموزه های انقلابی حضرت امام(ره) نیز فاصله دارد.

اینکه شورای نگهبان وظیفه قانونی خود را انجام داده و مُر قانون را رعایت کند فاصله انداختن میان یاران امام است؟ آیا هاشمی خود پیش از این نگفته است که ورودش به انتخابات ریاست جمهوری خلاف شرع و خیانت است؟ آیا بپذیریم که هاشمی با آنهمه تجربه مدیریت و سیاسی خود از عدم احراز شرایط صلاحیتش (لااقل به دلیل فرتوت بودن) بی خبر بوده است؟

اینکه شما آقای هاشمی را فراقانونی نشانده و اینهمه یاران صدیق انقلاب را ذیل ایشان قلمداد کنید شکاف انداختن میان مردم و انقلاب نیست؟

وانگهی، لطف کرده و بفرمایید شور و شوق و اقبال کوچه و خیابانی مردم به آقای هاشمی را شخصاً نظرسنجی فرمودید یا خیر؟ اگر آری، چگونه و از چه طریقی؟ و اگر خیر بفرمایید مآخذ و منابع شما برای وجود این اقبال چیست؟

د) نوشته اید: 

من مدعی نیستم که آقای هاشمی امروزی همان فرد دیروزی است زیرا این تغییرات در تک تک مردم در گذر زمان رخ داده است «وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» اما جدا شدن تدریجی شما از هم بزرگترین لطمه ایست که به انقلاب و نظام وارد میشود.

نقد و پاسخ:

سرکار خانم مصطفوی، همین یک جمله ی شما که « من مدعی نیستم که آقای هاشمی امروزی همان فرد دیروزی است » مهر ابطالی است بر کل ادعای شما مبنی بر اشتباه بودن رای شورای نگهبان در خصوص هاشمی و ایضاً مُهر تاییدی است بر این جمله ی حضرت امام که «ملاک حال فعلی افراد است».

اما منظورتان از «این تغییرات در تک تک مردم در گذر زمان رخ داده است » چیست؟ اولاً که تغییرات در مردم عادی با تغییرات در کسانی که مدعی صدارت و امیری بر مردم اند فرق بسیار دارد.

فراموش نکنید که «الناس علی دین ملوکهم» بنابراین تغییرات در مردم، با تغییرات در هاشمی و مدعیان کرسی ریاست جمهوری البته که فرق از زمین تا آسمان دارد. آیا واقعا بین تغییرات در مردم کوچه و بازار با تغییرات در آن هاشمیِ مورد تایید حضرت امامی که نابودی اسرائیل را دنبال می کرد با این هاشمی که با اسرائیل سرجنگ ندارد یکی است؟

ثانیاً خطر جدا شدن حضرت آقا و جناب هاشمی را بزرگترین لطمه به نظام دانسته اید. ما با شما هم نظریم که جدایی هاشمی از رهبری لطمه ای بزرگ به نظام و انقلاب بود اما لزوما «بزرگترین نیست». چرا که آموزه های روح اللهی به ما آموخته است که انقلاب قائم به شخص نیست بنابراین بزرگترین لطمه به انقلاب «جدایی مردم از انقلاب و نظام» است که نتیجه مدیریت کارگزارانی آقای هاشمی و دولت اصلاحات در حال رقم زدن چنین ثلمه ای به میراث امام بود.

آیا واقعا ما عوام الناس بپذریم که شما سرکار خانم دکتر مصطفوی -که از اهل بیت محترم امام هستید-  در آبان ماه 1378 وقتی که ولایت امر، خطبه ی ریزش و رویش ها را خواندند بی خبر بودید از درددل ایشان و اصلاً و ابداً متوجه نشدید که منظورشان از «ریزش ها» چه کسانی بود؟

آیا شما خواهر محترم و فرهیخته در تمام غائله 88 نگران جدایی هاشمی و خاندانش از رهبری و مردم نبودید؟

آیا آن نامه ی سیاه را که آقای هاشمی خطاب به رهبری نوشتند نشانه و خطری برای فاصله گرفتن آقای هاشمی از رهبری و نظام قلمداد نکردید؟

ه) نوشته اید:

خواهشمند است در این امر مهم دخالت فرمائید و نگذارید که یک حرکت همه تلاشها را خراب کند و نشان دهید که چرا امام می فرمود: « ولایت فقیه برای آن است که نگذارد هر کس هر کاری دلش می خواهد بکند و ولایت فقیه می خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد »

نقد و پاسخ:

شما شورای نگهبان را که میراث حضرت امام است دیکتاتور خوانده اید؟ چگونه است که تک روی و هجمه های یک تنه ی خاندان و اطرافیان آقای هاشمی را در چهارسال گذشته به ارزشهای نظام و انقلاب و خودسری های خلاف قانون ایشان را دیکتاتوری نمی دانید؟ به راستی تعریف دیکتاتوری از نظر شما چیست؟ کاش در پاورقی نامه ی غیرمنصفانه تان واژه ی دیکتاتوری را تعریف می کردید تا خوانندگان عمومی شما بدانند ملاکتان برای تعیین مصادیق دیکتاتوری چیست؟

خانم مصطفوی، برداشت این قلم این است که وظیفه ی حمایت های تاسف بار آقای علی مطهری از آقای هاشمی را در این برهه،  شما بردوش گرفته اید. شما را درراهی(فشار به رهبری) که در پیش گرفته اید به روح بزرگ امام و خدای متعال و خون برزمین ریخته ی شهدای 88 ارجاع می دهیم.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۳/۰۱
  • ۹۸۹ نمایش
  • علی سلیمانی

زهرا مصطفوی

نظرات (۱۲)

سلام
به نظرم جواب شما به نامه ی فرزند حضرت امام بسیار بی ادبانه ست...
شما طلبه هستید؟
این چه ادبیاتیه؟ اون هم در برابر فرزند امام...
توهین شما به فرزند امام توهین به امام و تمام کسانی هستش که برای ایشون احترام قایل هستند...
من کاری به سیاست ندارم... نظری هم راجع به نامه و جواب نامه ندارم
ولی .... تاسف.... تنها واژه ایه که میشه در برابر لحن بسیار بی ادبانه شما میشه به کار برد....
اگر پیامبر و امامان ما مثل شما بودن الان هیچ مسلمونی تو دنیا وجود نداشت آقای طلبه...
شما که جوال دوزی به این گنده ای به دیگران میزنید یه سوزن هم به خودتون بزنید بد نیست....
پاسخ:
باسلام
کاش آدرسی از خود به جا میگذاشتید
اما در جواب کامنت شما باید عرض کنم که شما بی ادبی را در چه می دانید؟
پاسخ به نامه را بنده ننوشته ام ولی متن پاسخ، محترمانه، دقیق و برای کسانیکه عقل را ملاک قرار میدهند(نه عناوین و احساسات را) کاملاً قانع کننده است.
سلام پاسخ به نامه زهرا مصطفوی منطقی و عادلانه بود از شما که قصد افشا گری در مورد عده ای غافل و مغرض به مقام ولایت را داشتید متشکرم
سلام برادر بزرگوار ازاینکه خیلی عالی وبا بصیرت تمام ،جواب نامه راداده اید روح امام وشهداءوهمه ایران اسلامی راشاد کردید.ضمنأاین منافقین بی بصیرت جواب نامه شما راتوهین میدانندولی نامه دختر امام راتوهین به امام (ره)وشهداءوکل نظام وانقلاب توهین نمی دانندچراکه اینان یا حزب بادنندیانامه رانخواندندویاغرض ورزی دارندواساسأمشکل دارند.من به این افراد نصیحت میکنم تاریخ اسلام را مطالعه کنند وببینند که درطول تاریخ اسلا م چه کسانی به اسلام ضربه زدنندوخیانت کردند.
پاسخ:
سلام خدمت شما
ممنون از حسن نظرتون
دقیقاً حرف ما هم خدمت دختر محترم حضرت امام همینه
با سلام.
آدرس بزاره که چی بشه؟!
نه اینکه این همه آدم بیچاره تو زندوناتون شکنجه نمی شن!!!
پاسخ:
سلام
شما با گذاشتن آدرس شکنجه میشید؟!
الآن بحث شما با بنده س، منم که بازجو نیستم، اینجا هم زندان نیست، شما هم که مرتکب خلافی نشدید
یه بحث ساده س، ادب اقتضا میکنه که آدرسی از خودتون بذارید تا با هم آشنا بشیم.
سلام
کامنت اولی با عنوان "من" رو بنده گذاشتم ولی دومین "من" من نبودم...

دقت کنید متوجه میشید آخه گفته "آدرس ""بزاره"" که چی بشه؟"

از نظر من جواب نامه رو هم حتی اگه شما ننوشته باشید حتما قبولش داشتید که گذاشتید دیگه...

پس ادبیات شما هم نزدیک به ادبیات جواب نامه ست.... چون مورد تایید شماست.

بنده هیچ علاقه ای هم به آشنایی با شما ندارم

آدرس نگذاشتن رو هم بی ادبی نمیدونم چون ایمیل هرکسی حریم خصوصیشه...

شما از اونایی هستید که با پنبه سر میبرن؟
پاسخ:
سلام بر شما
بنده منِ دوم رو، منِ اول حساب نکردم، خانم یا آقای...من!
این اولاً
ثانیاً، منِ دوم هم آدرس نداشت و خطابم به ایشون بود.
ثالثاً، بنده پاسخ نامه رو قبول داشتم چون اشکالاتی که به متن نامه بود، اشکال اساسی و مهمیه که خانم مصطفوی باید پاسخشون رو بده.
رابعاً، آدرس که فقط ایمیل نیست... احتمال دادم که این من یا اون من، وبلاگ نویس باشه که ظاهراً این طور نیست.
خامساً، ما هم به زور نمی خواییم با کسی که علاقه ای به آشنایی نداره، آشنا بشیم.
سادساً، ادبیات بنده همینه که دارید مطالعه میکنید! آره، همین جواب کامنت!
سابعاً، این که آدرس نذاشتن رو دلیل بی ادبی نمی دونید، نظر شخصی شماست و البته محترم هم هست. همونطور که شما جواب نامه رو بی ادبانه میدونید و ما فکر نمی کنیم که اینطور باشه!
و ثامناً در جواب سوال آخرتون باید عرض کنم که، هیچ مرکز تحقیقاتی از اول خلقت این موضوع رو ثابت نکرده که، پنبه! گردن پر از استخون انسانی رو بریده باشه!!!
ارادتمند، سلیمانی
در ضمن آقای کمال!... منافق جد و آبای شماست.

شما از کجا مطمینی از بقیه مسلمون تری؟

تاریخ اسلام رو شما برو بخون بلکه یه کم از پیامبر و امامها درس اخلاق بگیری...
این همه حدیث...

سیاست هم بیخ ریش خودتون... بپا خودت به اسلام ضربه نزنی...

میدونید مشکل ما از کجاست؟ همش فرافکنی میکنیم

هیشکی هیچوقت به خودش شک نمیکنه...

یه کم فکر کن.. شاید خودت منافق باشی...

پاسخ:
جواب سوالات شما رو خود آقای کمال باید بده...
ولی بعنوان مدیر وبلاگ باید عرض کنم، این طور بحث کردن نه تنها سودی نداره بلکه نتیجه ش هتک حرمت 2 تا بچه شیعه س!
خطابم با هر دوی شماست، هم آقای من1 و هم آقای کمال.
از این پس هم هر کامنتی که موجب هتک و بی حرمتی به عزیزان بشه تایید نخواهد شد.
شما به چه حقی به دختر بزرگوار امام توهین کرده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما ولایت فقیه را قبول داریم همچنین حضرت آقا را اما شما فهم این را ندارید که ایشان دختر بزرگوار امامند که اگر امام نبود شما باید الان کفش شاه را لیس میزدی....................این امام بود که حماسه آفرینی کرد این حضرت آقا بود که دست مبارکشان را در این راه از دست دادند اما شما چی؟ما کاری با انتخابات نداریم بنابراین شما حق ندارید به دختر امام توهین کنید این یک نظر یا درخواستی است که از حضرت آقا شده است حال باید ایشان نقد وبررسی بفرمایند نه شما که فقط ادعا هستید..................................................ما تا انروزی که بمیریم پیرو راه امام راحل و حضرت خامنه ای هستیم.
وسلام............
پاسخ:
سلام به کامنت بدون سلامتان!
1- ظاهراً شما اصلاً پست رو مطالعه نفرمودین!
2- یه نمونه توهین در این نامه رو بیارید تا قضیه مشخص بشه.
3- یه نکته م که باید همه مد نظر داشته باشیم اینه که ما اعمال دختر امام رو به پای حضرت امام نمی نویسیم. هر کسی هر حرفی می زند باید ازش دفاع بکنه. این نکته به قدری واضحه که نیازی به توضیح نداره (پسر نوح با بدان بنشست...خاندان نبوتش گم شد!) پس در اینجا انتقاد به نامه ی خانم مصطفوی ربطی به قیام امام و سرنگونی رژیم منحوس پهلوی ندارد! و در واقع مربوط کردن این موضوعات به هم، مغالطه ای بیش نیست، اگر خیانت نباشد!!!
4- اصولاً ما عادت به لیسیدن کفش کسی نداریم و نیز عادت هم نداریم فحاشی ها و بی حرمتی ها را پاسخ به مثل دهیم.
5- و در آخر باید عرض کنیم تنها حرف این نامه اینه که خانم مصطفوی، چرا در جریان فتنه ی 88 که جناب آقای هاشمی آن نامه ی سراسر تهدید و توهین را به رهبری عزیز نوشت، شما نگران جدایی آقای هاشمی از رهبر انقلاب نشدید؟! آیا اون موقع سفارشات حضرت امام یادتون نبود!
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام دوباره
**** **** **** ** ******

در ضمن از شما عذرخواهی میکنم
به نظرم شما آدم بی ادبی نیستید....

فقط وقتی فارسی مینویسید از شمارش فارسی استفاده کنید....
اولا...سابعاً... رو بذارید انشالله جواب عربهارو خواستید بدید
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون از تحمل و صبرتون
از تذکرتون هم تشکر می کنم.
انم زهرا مصطفوی آن روزهایی که مشارکتی ها میگفتند تفکرات امام به موزه رفته است ما انتظار داشتیم نامه ی تذکر بدهید ولی یادمان است که با موسسه ی خودتان به پشتیبانی رفتید
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که در دانشگاه تهران عکس امام را آتش زدند و
آقای هاشمی آمدند در تریبون نماز جمعه و دفاع کردند انتظار داشتیم نامه تذکر بدهید
ولی سکوت کردید اگر حمایت نکرده باشید
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که مزدوران سبز در خیابان های تهران فریاد مرگ بر اصل ولایت فقیه سر میدادند انتظار داشتیم نامه ی تذکر بدهید ولی خبری از شما
نبود
خانم زهرا مصطفوی آن روزهایی که آقای هاشمی به ولی فقیه نامه بدون سلام زدند
و تهدید کردند انتظار داشتیم به یار امام نامه ی تذکر بدهید
پاسخ:
این ها دردهایی هست که در سینه ی همه ی عاشقان انقلاب نهفته....
و متاسفانه با کوچکترین انتقادی، موجی از فحاشی ها و بی ادبی ها با بدترین منطق که همان بی منطقی هست، شاهدیم
اقای هاشمی اصلح است
پاسخ:
ما هم سالها براین عقیده بوده ایم و همین امروز هم اگر ایشان خود را از فتنه گران جدا کند و فرزندان سابقه دارش را ادب نماید، باز هم چون جان او را دوست خواهیم داشت.
دختر بزرگوار امام
بیت محترم امام
ذریة ی بنیانگذار انقلاب
اگه این القاب برا کسی سعادت می آورد الان پسر نوح تو کشتی بود و عایشه صاحب حوض کوثر! تا جایی که همه یادشونه و دخترش یادش نیست، امام گفت پشتیبان ولایت فقیه باشید نه هاشمی رفسنجانی !!!
پاسخ:
امیدواریم همه به مواضع انقلاب اسلامی برگردند...
سلام وعرض ادب به تمام عزیزان سینه سوخته در راه پاسداری از وطن مطلب من خطاب به دختر امام است >خانم مصطفوی شماوقتی که قلم به دست گرفتید برای تذکر دادن به رهبری عزیز! واقعا فکرنکردین که بااینکارتان اول از همه به پدرتان بی حرمتی کردین وبعدبه....ایابه نظر شما امام عزیزمان دران زمان بهترین واصلح ترین فردرا انتخاب نکردند.واقعااگر امام عزیزمان می دانستند که دربیت خود فردی هست که اصلح تر واگاهتر به مسائل وامور جامع است -خوب ان فرد راقرارمی دادند ازشماخواهش عاجلانه دارم که اازاین نامه های عجیب برای کسانی ارسال کنید که راه خودراگم کرده اند وبه خوارج پیوسته اند وکم هم نیست درجامعه امروز ما خداعاقبتمان راختم به خیرکند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی